اينجا خونه ي خاطرات ما سه نفره.خاطراتي كه از عشق به فرزندمون لبريزه.
خوش امدي عزيز دل مادر
در اخرين روز از ماه زيباي تير ، وجود نازنينت رو به ما نشون دادي و شدي قشنگ ترين اتفاق اين روزهاي ما ........ داستان از اونجا شروع شد كه مامي تازه امتحان كنكور رو پشت سر گذاشته بود و بعد از يك خونه تكونيه اساسي ،خودشو واسه يه تعطيلات لذت بخش اماده ميكرد ! مامي و بابا به تازگي با فراغ بال مي خواستن راجع به يه مساله مهم تصميم گيري كنند.ورود يه عضو جديد به خانواده دو نفريشون ! ورود يه نعمت بزرگ به زندگيشون ! هموني كه قرار بود نور خونشون بشه !!!! داشتن حسابي برنامه ريزي ميكردن واسه يه اتفاق بزرگ ! مامي بايد دكتر ميرفت و كلي خودش رو اماده ميكرد.بابا ،مامي رو هر روز صبح ميبرد پارك تا با هم ورزش كنند و سلامت و قوي با...
نویسنده :
سادانا
20:08
اولين سلام مادرانه
سلام بر تو اي ارزشمندترين هديه ي خداوند..................... سلام بر تو اي پاك ترين مخلوق الهي....................... سلام بر تو اي زيباترين نام در زندگي.................... وسلام بر تو اي برترين عشق ناب ................... زندگي زيبايي داريم و عشقي زيباتر و اين را باور داريم كه با ورودت زيباترين خواهد شد! منتظر حضورت هستيم اي هستي ما! اين را مي خواستم بداني كه نيامده عاشقانه دوستت داريم و بي صبرانه ورودت را چشم انتظاريم! امروز اين وبلاگ را برايت ساختم تا دفتر خاطرات قشنگمان باشد و ان را با تمام عشقم به تو عزيز تر از جانم هديه ميكنم! دوستت داريم و منتظرت هستيم تا روزي كه خداوند ؛ تو ، بزرگ ترين معجزه هستي را به ما ارزاني دارد و ارزو دارم ما ...
نویسنده :
سادانا
21:09